بیان عظیم و مهبط مُعَظَّم
قرآن مجید کتاب نازل شده از سوی خداوند است. این نکتهای نیست که بتوان ساده از آن گذشت. چرا که مبدأ آن از جانب وجود عظیمی است که سرآغاز و سرمنشأ کل هستی است...
لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّه (حشر 21)
اگر این قرآن را بر کوهى نازل میکردیم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشیده میدیدى
کوه تمثیلی است از کل هستی. به این معنا که نه فقط کوه بلکه کل هستی تحمل دریافت این قول ثقیل را ندارد و از هم فرو میپاشد. این بیان عظیم به وجود متأله معظمی نیاز داشت که تحمل دریافت آن را داشته باشد...
إِنَّا سَنُلْقی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً (مزمل5)
ما سخنى سنگین به تو القا خواهیم کرد! (5)
و هیچ کس در این هستی نبود جز پیامبر اکرم(ص) که ظرفیت پذیرش این قول ثقیل را داشته باشد. در اخبار زیادی که بدست ما رسیده بیان میکند ، هنگام نزول وحی، حال پیامبر عظیم الشأن دگرگون میشد. و به جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری میکنیم. با این اوصاف این قرآن عظیم به زبانی ساده و قابل فهم برای جهانیان نازل شده.
کتاب قابل فهم به زبان عربی
یکی از مباحث مهمی که در طول قرون متمادی بین علمای مسلمان مطرح بوده، مسأله فهمپذیری زبان قرآن است. ما به جای استقرای نظرات مختلف میتوانیم به خود قرآن رجوع کنیم. قطعا این کتاب شریف ما را بیپاسخ نخواهد گذاشت:
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (قمر17)
ما قرآن را براى تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسى هست که متذکّر شود؟!
إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (یوسف2)
ما آن را قرآنى عربى نازل کردیم، شاید شما تعقل کنید (و بیندیشید)!
(فکر میکنید چه ارتباطی بین «عربی» و «تعقل» وجود دارد؟ «عربی» در لغت معنی دیگری غیر از زبان قوم عرب دارد و آن بیان آشکار و واضح و قابل فهم است. که در مقابل آن اعجمی قرار دارد که به بیان گنگ و نامفهوم اطلاق میشود. عرب از آن جهت که زبانهای دیگر را نمیفهمید نام آنها را اعجمی میگذاشت. و به مرور، زبانهای فارسی، رومی و زبان سایر اقوام و مللی که عرب با آنها سروکار داشت، به نام زبان اعجمی نام گرفت. در این آیه به قرینه «تعقل» درمییابیم که «عربی» در معنای فصاحت و آشکاری است.)
نمونهای دیگر:
وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌ وَ عَرَبِیٌّ (فصلت 44)
و اگر آن را قرآنى غیر عربى قرار داده بودیم قطعاً میگفتند: چرا آیاتش در نهایت روشنى بیان نشده است، آیا [قرآنى] غیر عربى [و نامفهوم] براى [مردمى] عرب زبان [و فصیح؟!]
اما با این حال چرا این قرآن عربی امروزه حتی برای عرب زبانان نیز گاهی نامفهوم است؟ آیا میتوان گفت که این کتاب محدود به زمان نزول خویش است؟
مخاطب و مسأله بلاغت
هر متن یا کتاب بایستی برای مخاطب خود قابل فهم باشد. در غیر این صورت این کتاب رسایی نخواهد داشت. این مسأله در زبان عربی تحت عنوان بلاغت مطرح میشود. بیان بلیغ یعنی بیانی فصیح و رسا و قابل فهم برای مخاطب. با تتبع در قرآن کریم در میابیم که مخاطب این کتاب، تمامی عالم بشریت است.
تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً (فرقان1)
زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بیمدهنده جهانیان باشد.
پس بایستی این کتاب برای مخاطبین خود قابل فهم باشد در غیر این صورت بلیغ نخواهد بود. و یک کتاب نارسا، پیامش نیز گنگ و نامفهوم است. و متن نامفهوم برای مخاطبش کاربردی در زندگی ندارد.
مخاطب قرآن و کارآیی آن
امروزه میبینیم که این کتاب فقط در حد تلاوت و کسب ثواب و تبرک در مجالس عقد و زینت مجالس ختم، تنزل یافته. به بیانی دیگر پوستهای از قداست تصنعی گرد آن را گرفته و گویی این کتاب امروزه مخاطب آن فقط متخصصین اهل دین (مثل مفسرین) میباشد. مسأله تعجب برانگیز دیگر این که بسیاری از افراد غیر متخصص مدعی شدهاند که این کتاب برای زمان خودش (عصر نزول- البته اگر اینها به نزول قرآنی اعتقادی داشته باشند!) کارآیی داشته اما امروزه دیگر کاربردی ندارد. استدلال اینها این است که بسیاری از آیات قرآن برای فهم عرب آن زمان آمده.
این قرآن هم برای فهم عرب آن زمان نازل شده و هم برای فهم تمامی بشریت در تمامی زمانها. اگر بیان این کتاب استدلالها و تمثیلهایی دارد که مناسب حال و هوای عرب آن زمان است مثل توجه دادن به خلقت شتر أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ (غاشیه17) آیات زیادی هم وجود دارد که عرب زمان وحی مراد حقیقی آن را نفهمید. هر چه زمان میگذرد و هرچه علم پیشرفت میکند، نکتههای علمی زیادی از این کتاب کشف میشود که تا پیش از این مطرح نبودند. و این یکی از ویژگیهای اعجاز قرآن کریم است که متن آن در عین سادگی و قابل فهم بودن بسیار عمیق و خدشه ناپذیر است. کتاب مقدس در زمان رنسانس زیر سؤال رفت. اما قرآن بعد از گذشت 1400 سال هنوز استوار و پابرجاست.
اگر ما امروزه این کتاب را نمیفهمیم مشکل از جانب خود ماست. نه از جانب قرآن. چرا که از زبان منحصر بهفرد قرآن و بیان آن دور شدهایم. حتی عرب امروز نیز از زبان قرآن فاصله گرفته. خداوند متعال 1400 سال پیش هدیهای عظیم به بشریت عطا کرد. این ماییم که بایستی از این خوان الهی بهره ببریم و از مأدبهی الهی کسب فیض کنیم.