پیشگفتار
بحث ما از درآمدزایی، چیزی فراتر از تدریس و استادی و حقوق و مواجب دولتی و خصوصی از این طریق است. ما در این نوشتار قصد داریم تا کلیشهها را کنار بگذاریم و از زاویهای نوین به مقوله کارآییهای حوزه علوم انسانی بپردازیم. در یک حرکت اقتصادی پاک، آنچه که موجب جریان درآمد میشود پول نیست. و اینکه میگویند: «پول پول میآورد» درست نیست. بلکه این ارزشآفرینی است که یک جریان درآمدزایی را به حرکت درمیآورد؛ و از دل ارزشآفرینی است که کارآفرینیها میتواند شکل بگیرد. ما در این نوشتار میخواهیم حول این موضوع بحث کنیم که: علوم انسانی چگونه میتواند ارزشآفرینی بکند؟ و کارآیی علوم انسانی در چیست؟
پیش از ورود به بحث لازم است تا مرادمان را از علوم انسانی تبیین بکنیم. برای علوم انسانی تعاریف زیادی عرضه شده که ما بدنبال استقرای نظرات مختلف نیستیم چون موضوع، این نیست. اما اجمالاً در این نوشتار، مراد ما از علوم انسانی آن دسته از دانشهایی است که با نرمافزارهای یک تمدن سروکار دارد. یعنی در یک تعریف مصداقی میشود فلسفه، الهیات، اقتصاد، تاریخ، سیاست، حقوق و سایر موارد...
برای مطالعه مقاله به ادامه مطلب مراجعه کنید...